بسیج دانشجویی دانشگاه علم و صنعت در نامه‌ای سرگشاده به آیت‌الله آملی لاریجانی، رییس قوه قضاییه، خواستار رسیدگی به اتهامات مطرح علیه خانواده آیت‌الله هاشمی رفسنجانی شد.

در این نامه آمده است:

جناب ‌آیت‌الله آملی لاریجانی

با سلام و احترام

خبر ارجاع پرونده فرزندان آقای هاشمی رفسنجانی موجی از امید را در دل دلسوزان کشور به وجود آورد ولی ذکر چند نکته ضروری به نظر می‌رسد.

توقع امت حزب‌الله آن بود که بعد از طرح شدن مفاسد آقازاده‌ ها توسط رییس‌جمهور منتخب، حقیقت مطلب توسط قوه قضائیه مشخص شود که بالاخره رییس‌جمهور به ناحق سخنی رانده است و یا …. ولی قوه قضائیه سکوت کرد.

در ادامه این نامه با اشاره به طرح ادعای کذب تقلب در انتخابات و آنچه پخش شدن صحبت همسر آقای هاشمی در مورد انتخابات و سخنان چند تن از فرزندانش خوانده شده، هم‌چنین طرح اتهاماتی درباره حضور آنها در تجمعات و ساماندهی اغتشاشگران، از سکوت در قبال این موارد انتقاد شده و آمده است: مردم در ۹ دی مطالباتشان را بلند و یک‌صدا و با شکوه فریاد زدند. امام خامنه‌ای نیز در اولین سخنرانی پس از ۹ دی فرمودند: « مسئولان کشور می‌بینند مردم در چه جهتی حرکت می‌کنند. حجت بر همه تمام شده است، حرکت عظیم روز چهارشنبه نهم دی ماه حجت را بر همه تمام کرد. مسئولین قوه قضائیه می‌دانند که مردم در صحنه‌اند و چه می‌خواهند. دستگاهها باید وظایفشان را انجام بدهند، هم وظایفشان در مقابل آدم مفسد و اغتشاش‌گر و ضد انقلاب و ضد امنیت، هم وظایفشان در زمینه اداره‌ کشور.

اما باز هم قوه قضائیه سکوت اختیار کرد، با این حال هنوز نمازتان قضا نشده است؛ تا وقت باقی است عیارتان را مشخص کنید.

در ادامه این نامه آمده است: بازی با افکار عمومی و مصلحت‌سنجی‌های خیالی بزرگترین ظلمی است که در نظام اسلامی می‌توان به عنوان یک مسئول به اسلام انجام داد. توقع مردم آن است که رسیدگی‌هایی که قرار است در مورد این دانه درشت‌ها ا نجام شود واقعا زیربنایی باشد و از سر رفع تکلیف نباشد. ماجراهای فساد سیاسی و اقتصادی این آ‌قایان صرفا به همین چند ماه گذشته ختم نمی‌شود. ماجراهای مبادلات تجاری در کیش و کانادا نباید نادیده گرفته شود.

در ادامه این نامه هم‌چنین با اشاره به آنچه گم‌شدن پرونده استات‌اویل که جرم آقای مهدی هاشمی در آ‌ن محرز و اثبات شده بود ( در دادگاه نروژ)، خوانده شده، آمده است که این امر همه را شوکه کرد.

بسیج دانشجویی دانشگاه علم و صنعت در ادامه آورده است: به عنوان دیده‌بان تیزبین امت قهرمان ایران توقع دارد کار بررسی به این پرونده برای یکبار و همیشه، قاطعانه یکسره شود. مقام معظم رهبری نیز در تبیین پیامدهای حماسه‌ی ۹ دی می‌فرمایند:« بر طبق قانون، بدون هیچ گونه تخطی از قانون باید مر قانون به صورت قاطع انجام گیرد.»

اقدام ارجاع پرونده خاندان هاشمی به دادسرا جزء اولیه‌ترین مطالبات مردم از قوه قضائیه است. محاکمه سران فتنه رسالتی است که بر دوش شما سنگینی می‌کند. کسانی که با دروغهای خود موج بیداری اسلامی را به عنوان بزرگترین دستاورد انقلاب در منطقه ، صدمه جدی زده و باورهای قشری از مردم را سست کرده و به دشمن چراغ سبز برای گستاخی نشان داده‌اند، نباید با جوسازی‌ها و استفاده از امکانات رسانه‌ای خود قانون را دور زنند و همچنان آزادانه تنفس کنند، فرصت را غنیمت شمارید و به وظیفه‌ی شرعی و انسانی خود عمل و به وظایف خود در حکم مقام معظم رهبری خطاب به جناب عالی، عمل کنید.

در بخش دیگر این نامه آمده است:

روی آخر این نوشته خطاب به آقای هاشمی است:

حمایت شما را از ارجاع پرونده خانواده‌تان به دادسرا، عده‌ای فرار رو به جلو و عده‌ای شروع یک سناریو برای سرپوش گذاشتن بر مفاسد تعبیر کرده‌اند. آقای هاشمی که امام (ره) با تیزبینی به شما گوشزد کردند« دلیل زنده بودنتان زنده بودن انقلاب است» هنوز فرصت آن هست که مانند آیات محترم عظام طالقانی، گیلانی، جنتی و خزعلی سرنوشت خود را به سرنوشت فرزندانتان گره نزنید و به صف انقلابیون برگردید.

برای همگان سوال است چطور هنوز به هتک حرمتهای روز عاشورا واکنشی نشان نداده‌اید ولی اگر شخصی از وضعیت فرزندانتان سوالی بکند، فوری در صحنه آمده و جواب می‌دهید؟

برای همگان سوال است چطور در مقابل صحبتهای آیت‌الله یزدی پاسخی نداده و او را تهدید می‌کنید که در صورت ادامه گفتن این صحبتها ماجرایی را در مورد انتخاب رهبری مطرح می‌کنید که به زعم شما آبروی ایشان برود. آیا بهتر نیست به جای این گونه تهدیدها، مواضع خود را شفاف و از چندپهلوگویی پرهیز کنید؟

برای همگان سوال است چطور در نماز جمعه دم از قانون می‌زنید ولی بلافاصله می‌گویید اغتشاشگران دستگیرشده در حوادث بعد از انتخابات را بدون بررسی آزاد کنید؟

برای همگان سوال است چطور دم از ولایی بودن می‌زنید ولی با نامه سرگشاده قبل از انتخابات تلویحا رهبری را تحت فشار قرار می‌دهید؟

چگونه است که دم از وحدت حول محور رهبری می‌زنید ولی همچنان بر سخنانتان در نماز جمعه تاکید می‌کنید و تلویحا حکمیت را رمز خروج از بحران خودساخته و خیالی می‌دانید؟

چگونه است که به عنوان رییس خبرگان رهبری در برابر آماج تهمت و دشمنی نسبت به مقام معظم رهبری ، سکوت کرده‌اید ولی در مورد رد مرجعیت یکی از آقایان واکنش نشان می‌دهید و خشمگین و ناراحت می‌شوید؟

آیا همه‌ی اینها غیر از این است که قول و عمل شما با هم نمی‌خواند و شما بین دو گزینه خانواده و حق سردرگمید؟

آیا یک آیت‌الله انقلابی به خاطر دنیای فرزندانش آخرت خود را خراب می‌کند؟

ما همچنان امید داریم شما به یک جمع‌بندی برسید و به جمع ملت برگردید.