سؤال: بر اساس تبصره قانون اجازه افتتاح حساب پسانداز برای اطفال مصوب ۲۱ر۱ر۱۳۵۷ مادر میتواند به نام فرزند صغیر خود حساب پسانداز باز کند و حق برداشت از این حساب تا رسیدن صغیر به سن ۱۸ سال تمام فقط با مادر است به استناد نظریه شماره ۷ر۷۰۶۷ مورخ ۱۸ر۱۲ر۱۳۵۸ اداره حقوقی قوه قضائیه اعتبار این قانون به قوت خود باقی است و با ولایت پدر یا وصی منافات ندارد. نظر به اینکه ماده ۳ فصل دوم قانون عملیات بانکی بدون ربا مصوب ۸ر۶ر۱۳۶۲ انواع حسابها را به دو دسته کلی ۱- سپردههای قرضالحسنه شامل جاری و پسانداز ۲- سپردههای سرمایهگذاری تعریف کرده است، این سؤال ایجاد میشود که آیا دایره اقدام مادر در افتتاح حساب به نام صغیر منحصر به نوع اول یعنی سپردههای قرضالحسنه و پسانداز بوده و قابل تسری به دسته دوم یعنی سپردههای سرمایهگذاری نمیباشد؟ در زمان وضع قانون اساساً تعریف فوق موضوعیت نداشته است تا تفسیر فوق مبنی بر اینکه محدود کردن مادر به افتتاح نوعی خاص از حساب بانکی مدنظر بوده است، قابل قبول باشد.
آیا دامنه اختیار قانونی مادر در افتتاح حساب برای کودک به استناد قانون اجازه افتتاح حساب پسانداز برای اطفال صرفاً محدود به نوعی خاص از حسابهای بانکی تحت عنوان پسانداز میباشد و یا میتوان با استفاده از متن قانون و مستندات مورد اشاره حساب سپرده سرمایهگذار مدتدار را نیز مشمول قانون موردنظر دانست؟
پاسخ: هدف مقنن از تجویز افتتاح حساب پسانداز از سوی مادر برای فرزند صغیر خود، ایجاد تسهیلات بانکی به منظور تأمین آتیه فرزند صغیر است. بنابراین اولاً: قانون مزبور در جهت حمایت از افراد صغیر وضع شده است و نه صرفاً به منظور اعطای امتیازی به مادران. ثانیاً: حساب پسانداز مذکور در قانون یاد شده، هرگونه حسابی را که از لحاظ مقررات کنونی بانکداری و عرف معمول، به منزله اندوخته و ذخیرهای برای آینده صغار و حفظ و ارتقاء وضعیت و حقوق مالی آنها باشد، شامل میشود.
سؤال:درحین تحقیقات مقدماتی نهایتاً دادیار طرفین حاضر در شکایت دارای جنبه خصوصی را به مصالحه میرساند، بدین نحو که پس از درج شروطی به نفع شاکی برای جبران ضرر از سوی متهم به مبلغ یک میلیون تومان شاکی رضایت خود را اعلام میکند و دادیار هم نهایتاً با درج مراتب مذکور قرار موقوفی تعقیب صادر میکند حال، آیا در صورت استنکاف متهم از پرداخت خسارت قطعی مذکور شاکی حق درخواست اجرائیه طبق توافق نامه و سازش نامه مذکور در دادسرا دارد یا خیر؟
پاسخ: نظر به اینکه توافق و گذشت به نحو مذکور در استعلام در محضر آقای دادیار رسیدگیکننده «مرجع کیفری» به عمل آمده، جهت اجرای تعهد مشتکیعنه، ذینفع چارهای جز تقدیم دادخواست به دادگاه حقوقی جهت مطالبه موضوع تعهد مشتکیعنه بر اساس و به استناد توافقنامه تنظیم شده در نزد آقای دادیار دادسرای مربوطه ندارد. در ضمن دادسرا مرجع صالح در فرض سئوال برای صدور اجرائیه نیست.
سؤال: با توجه به لازمالاجراء شدن قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز ۷ر۱۲ر۱۳۹۲ و با توجه به اینکه قاچاق سلاح و مهمات و مواد منفجره و محترقه از جمله کالاهای ممنوعه هستند آیا برای قاچاق و حمل و نگهداری اقلام مذکور باید مطابق ماده ۲۲ قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز عمل شود یا مطابق قانون مجازات قاچاق اسلحه و مهمات و دارندگان سلاح و مهمات غیرمجاز مصوب۱۳۹۰٫
پاسخ: قانون مجازات قاچاق اسلحه و مهمات و دارندگان سلاح و مهمات غیرمجاز مصّوب ۷ر۶ر۱۳۹۰، قانون خاص بوده و از شمول احکام مقّرر در قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز مصوب ۳ر۱۰ر۱۳۹۲خارج است.
سؤال: مدیرعامل یکی از شرکتهای سهامی خاص مرتکب بزه موضوع ماده ۱۸۰ قانون کار یا هر جرم دیگری شده است. بر اساس اساسنامه شرکت مدیرعامل حق انعقاد همه عقود اسلامی را دارا است. چنانچه برای مدیرعامل قرار تامین کیفری وثیقه صادر گردد، آیا ایشان مجاز است سند ملکی شرکت را به عنوان وثیقه و برای آزادی خود به مراجع قضایی ارائه نماید یا خیر؟
پاسخ: با توجه به اینکه دارایی شرکت متعلق به کلیه اعضای شرکت است، مدیرعامل یا هر یک از اعضای هیأتمدیره شرکت سهامی حق وثیقه گذاشتن اموال شرکت را جهت آزادی متهم در پروندههای کیفری ندارند.
سؤال: ملکی توقیف شده و درخواست رفع توقیف به لحاظ اینکه منزل مسکونی میباشد داده شده است. ملک توقیفی فعلاً بصورت مسطح و زمین میباشد قبلاً منزل مسکونی بوده است و هنوز ساخت و ساز نشده است. آیا ملک موصوف جزو مستثنیات است یا خیر؟
پاسخ: چنانچه محکومٌعلیه (مدیون) مسکنی را که جزء مستثنیات دین است به منظور بازسازی تخریب نماید این امر موجب خروج مسکن مزبور (که در وضعیت فعلی تبدیل به زمین مسطح شده) از دائره مستثنیات دین نمیشود.
سؤال: الف (زوج) ب (زوجه) را به قتل میرساند فرزند مشترک توسط مادر ب نگهداری میشود. برادر و مادر الف دادخواستی به طرفیت مادر ب به خواسته استرداد طفل و حضانت تسلیم دادگاه مینمایند. اعلام فرمائید حضانت با چه کسی است؟
پاسخ: اولا مستنداً به ماده ۱۲۱۰ قانون مدنی و رای وحدت رویه دیوان عالی کشور به شماره ۳۰ مورخ ۳ر۱۰ر۱۳۶۴، با رسیدن طفل به سن بلوغ شرعی که در پسر ۱۵ سال تمام قمری و در دختر ۹ سال تمام قمری است، موضوع حضانت (امر غیرمالی) منتفی است و فرد بالغ (پس از بلوغ شرعی) میتواند با هریک از والدین یا اجداد خود که بخواهد، زندگی نماید.
ثانیاً در فرض استعلام، به لحاظ قتل مادر طفل از سوی پدر طفل، با در نظر گرفتن ماده ۱۱۷۳ قانون مدنی اصلاحی سال ۱۳۷۶، دادگاه میتواند هر تصمیمی را برای حضانت طفل اتخاذ نماید، تشخیص دادگاه میتواند از طرف مختلفی از جمله ارجاع امر به کارشناس، تحقیقات محلی، ارجاع امر به مددکاری و به لحاظ مدارک و مستندات طرفین از جمله مفاد حکم محکومیت کیفری زوج، صورت پذیرد.
http://lawyernews.ir/?p=3493