مردی ۳۵ ساله که قیافهی شکستهاش بیش از این را نشان میداد و شاید ۵۵ سالهاش مینمود وارد دادگاه خانواده شد. او درخواست طلاق همسری را داشت که به گفتهی خودش با ولخرجیهای فراوان زندگی را بر او دشوار کرده است.
اطراف این مرد را در حین ورود به دادگاه افراد زیادی گرفته بودند که صدای یکی از آنها از همه واضحتر به گوش میرسید:« پسرم! اصرار خودت باعث سر گرفتن این وصلت بود و گرنه نه تنها اعتقادات ما و آنها با هم متفاوت بود بلکه از نظر مالی هم متفاوت بودیم و چنین روزی را پیش بینی میکردم».
مرد که با صحبتهای مادر پیرش گویا غمهای روزگار بر سرش فرو میریزند در پاسخ به سوال خبرنگار ایسنا مبنی بر دلیل حضورش در دادگاه خانواده گفت: بیش از ۵ سال از از زندگی مشترک با همسرم میگذرد، روز اول که به خواستگاریاش رفتم به زنم گفتم که حجاب برایم خیلی مهم است و او قبول کرد اما بعد از مدتی زنم با نوع لباس پوشیدن و آرایش کردنش خود را به اوج بیحجابی رساند و برای من دیگر پیش اقوام و خویشان آبروی نگذاشت.
وی ادامه داد: هرچه سعی کردم او را نصیحت کنم گوش نکرد من هم تصمیم به طلاق گرفتم تا از این زندگی فلاکت بار خودم را نجات دهم.
این مرد افزود: یک کارگر ساختمانی هستم و سعی میکنم با کار فراوان مخارج خانوادهام را تامین کنم اما زنم با خریدن لباسهای گران قیمت و به قول خودش مد روز و آرایشهای اعیانی قدرت زندگی کردن را از من گرفته است. بارها شده برای امیال و خواستههایش۵۰ هزار تومان ـ که حاصل سه یا چهار روز کار ساختمانی با دستهای ترک خورده است ـ را بابت آرایش کردن او پرداخت کنم. این وضعیت برای من غیرقابل تحمل است.
این مرد که خدا را شکر میکند هنوز بچهدار نشده است، گفت: با خیال راحت میتوانم از او جدا شوم.
مرد در حین صحبت از جایش بلند میشود و دیگر توضیحی نمیدهد. شاید او میرود تا با دست های ترک خوردهاش باردیگر پای سندی را امضاء کند که ۵ سال پیش با وجود مخالفت خانواده برای شروع یک زندگی آن را امضاء کرده بود.
https://lawyernews.ir/?p=1985