رأی شماره ۱۱۹ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری درخصوص پرداخت پاداش پایان خدمت کارکنان سازمان تأمین اجتماعی به میزان یک ماه آخرین حقوق، مزایا و فوقالعادههای مبتنی بر احکام کارگزینی، با توجه به ماده ۱۷ آئیننامه قانونی نمیباشد
منتشره در روزنامه رسمی شماره ۱۹۰۴۳ مورخ ۲۸/۴/۱۳۸۹
شماره هـ/۸۸/۱۹۴ – ۱۳۸۹/۴/۲۲
تاریخ: ۳۱/۳/۱۳۸۹
شماره دادنامه: ۱۱۹
کلاسه پرونده: ۸۸/۱۹۴
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری.
شاکی: آقای علی ترابی.
موضوع شکایت و خواسته: ابطال دستور اداری شماره ۱۶۷۶۹۲ مورخ ۲/۹/۱۳۸۷ معاونت اداری ومالی سازمان مرکزی تأمین اجتماعی.
گردشکار: شاکی به شرح دادخواست تقدیمی اعلام داشته است: ۱ـ حسب ماده ۷ قانون اصلاح پارهای از مقررات مربوط به حقوق بازنشستگی بانوان شاغل، خانوادهها و سایر کارکنان مصوب ۱۳۷۹، محاسبه پرداخت پاداش خدمت بر اساس یک ماه آخرین حقوق و فوقالعادههای دریافتی مشمول کسر بازنشستگی به ازای هر سال خدمت، تعیین تکلیف گردیده است. ۲ـ دادنامههای شماره۴۷۸ الی ۵۰۰ مورخ ۲۷/۹/۱۳۸۴ و شماره ۲۹۱ مورخ ۳۱/۴/۱۳۸۶ و شماره ۶۰ مورخ ۸/۲/۱۳۸۷ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری که در رابطه با سازمان تأمین اجتماعی اصدار یافته است، موید این موضوع میباشند. ۳ـ ماده ۶۷ آییننامه استخدامی سازمان تأمین اجتماعی مصوب ۲۸/۱۲/۱۳۸۶، مقرر میدارد: «مستخدمینی که بازنشسته، ازکارافتاده کلی یا فوت میشوند، علاوه بر وجوه مرخصیهای استحقاقی استفاده نشده، به ازای هر سال سابقه خدمت آنان معادل یک ماه آخرین حقوق و فوقالعادههای مشمول کسر حقوق بیمه به عنوان پاداش خدمت پرداخت خواهد شد» ولیکن مسئولین سازمان با صدور دستورالعمل اداری شماره ۱۶۷۶۹۲ مورخ ۲/۹/۱۳۸۷، و در بند (الف) دستورالعمل، پاداش پایان خدمت کارکنان سازمان را مبتنی بر احکام کارگزینی دانسته که عملاً مخالف نص صریح قانون مذکور، آییننامه استخدامی سازمان و آرای وحدت رویه صادره از دیوان عدالت اداری میباشد. ضمناً، مزایایی از قبیل کارانه، بهرهوری، پرکیس پزشکان شاغل در سازمان و همکاران آنها که مشمول کسر حق بیمه بوده و حق بیمه آنها کسر میشود، در احکام کارگزینی درج و قیـد نمیگردند. بـا عنایت به مراتب فوقالذکر هرگونه اقدامی از طرف سازمان نظیر انحصار حقوق و فوقالعادهها بر مبنای احکام کارگزینی بر خلاف هدف و حکم قانونگذار و خارج از حدود اختیارات سازمان میباشد و لذا مستنداً به بند۴ ماده۳۶ قانون دیوانعدالتاداری متقاضی ابطال دستورالعملفوقالذکر میباشم. دفتر امور حقوقی و دعاوی سازمان تأمین اجتماعی در پاسخ به شکایت شاکی، طی لایحه شماره ۳۰۱۱۴/۷۱۰۰، مورخ ۲۲/۱۰/۱۳۸۷، اعلام داشته است: ۱ـ شاکی به استناد بند ۴ ماده ۳۶ قانون دیوان عدالت اداری تقاضای ابطال دستور اداری معترضعنه را نموده است، در حالی که ماده ۳۶ قانون مزبور وظایف دادرس اجرای احکام را احصاء نموده و بند مزبور ناظر به مواردی است که حکمی در خصوص اشخاص صادر شده و در اجرای آن شاکی مدعی مغایرت تصمیمات متخذه محکومعلیه در جهت اجرای حکم با رأی صادره میباشد. لازم به توضیح است که نامبرده مبادرت به طرح دعوی به خواسته اجرای دادنامه شماره ۶۰ مورخ ۸/۲/۱۳۸۷ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری و لحاظ نمودن بهرهوری و کارانه در پرداخت سنوات خدمت به طرفیت این سازمان نموده که منتهی به دادنامه شماره ۵۴۷ مورخ ۱۶/۳/۱۳۸۸ و اصلاحیه شماره ۱۲۶۳ مورخ ۹/۶/۱۳۸۸ شعبه ۱۶ دیوان عدالت اداری گردیده است. لذا، چنانچه شاکی معترض اجرای دادنامه موصوف باشد، میبایستی تقاضای خود را به عنوان اجرای احکام ارائه نماید و از این حیث تقاضای وی قابل طرح و رسیدگی در هیأت عمومی دیوان عدالت اداری نمیباشد. ۲ـ بخشنامه معترضعنه مطابق قانون و حدود اختیارات سازمان تأمین اجتماعی و در جهت اجرای رأی هیأت عمومی به شماره دادنامه ۲۹۱ مورخ ۳۱/۴/۱۳۸۶ مبنی بر ابطال ردیف ۶ بند (ب) دستورالعمل شماره ۲۵۹۲۹/۲۰۲۰ مورخ ۲۷/۲/۱۳۸۴ و رأی به شماره دادنامه ۶۰ مورخ ۸/۲/۱۳۸۷ مبنی بر ابطال بند یک دستورالعمل شماره ۹۷۷۸/۲۰۲۰ مورخ ۱۰/۲/۱۳۸۵ سازمان و با عنایت به ماده ۶۷ آییننامه استخدامی سازمان مصوب ۲۸/۱۲/۱۳۸۶ شورای عالی تأمین اجتماعی در مورد پاداش پایان خدمت همکاران وضع گردیده است. ۳ـ مستند شاکی ماده ۷ قانون اصلاح پارهای از مقررات مربوط به حقوق بازنشستگی، بانوان شاغل، خانوادهها و سایر کارکنان نظام هماهنگ بازنشستگی و وظیفه و تبصرههای آن مصوب ۱۳۷۳ هجری میباشد، در حالی که کارکنان سازمان تأمین اجتماعی به دلیل دارا بودن آییننامه استخدامی خاص مشمول قانون یاد شده نبوده و مقررات مزبور از تـاریخ تصویب آییننامه استخدامی سازمـان مـورخ ۲۸/۱۲/۱۳۸۶، قابل تعمیم و تسری به کارکنان سازمان نمیباشد. در این ارتباط پاداش پایان خدمت کارکنان سازمان تأمین اجتماعی در ماده ۶۷ آییننامه استخدامی پیشبینی شده که به موجب آن مقرر گردیده به «مستخدمینی که بازنشسته، ازکارافتاده یا فوت میشوند علاوه بر وجوه مرخصیهای استحقاقی استفاده نشده، به ازاء هر سال سابقه خدمت آنان معادل یک ماه آخرین حقوق و فوقالعادههای مشمول کسر حق بیمه به عنوان پاداش پایان خدمت پرداخت خواهد شد.» بنابراین، دستور اداری معترضعنه بر مبنای آن تنظیم و منطبق با آن میباشد، لذا با وجود آییننامه استخدامی خاص سازمان تأمین اجتماعی، استناد شاکی به قانون و مقرراتی که سازمان الزام و تکلیفی به انجام آن نداشته و مشمول آن نمیباشد، وجاهت قانونی نداشته و از این حیث خواسته شاکی قابل رد میباشد. ۴ـ از مفاد دستورالعمل مزبور پیداست که در جهت اجرای ماده ۷ قانون اصلاح پارهای از مقررات مربوط به حقوق بازنشستگی … مصوب ۱۳/۲/۱۳۷۹ مجلس شورای اسلامی صادر گردیده است. ماده ۷ قانون مذکور مقرر میدارد: ماده یک و بند یک ماده ۳ قانون پرداخت پاداش پایان خدمت و بخشی از هزینههای ضروری به کارکنـان دولت مصوب ۲۶/۲/۱۳۷۵ و اصلاحیـه آن مصوب ۱۶/۸/۱۳۷۶، به ترتیب زیر اصلاح میگردد: ـ به کارکنان شاغل مذکور در قوانین فوقالاشاره هنگام بازنشستگی، ازکارافتادگی یا فوت در مقابل کلیه سوابق خدمت دولتی به ازای هر سال خدمت معادل یک ماه آخرین حقوق و فوقالعادههای دریافتی که ملاک کسور بازنشستگی است به عنوان پاداش پایان خدمت پرداخت میشود. ـ کمک هزینه ازدواج در مورد ازدواج دائم خود و فرزندان مستخدمین شاغل، بازنشسته، ازکارافتاده و متوفی فقط یک بار حسبمورد، مفاد ماده ۷ مذکور مقرر میدارد: به ازای هر سال خدمت معادل یک ماه آخرین حقوق و فوقالعادههای دریافتی که ملاک کسور بازنشستگی است به عنوان پاداش پایان خدمت پرداخت میشود. بنابر مراتب مذکور، اساساً ماده ۷ در صدد برقراری حق سنوات به نحو مورد ادعای شاکی نسبت به کارکنان سازمان تأمین اجتماعی نبوده و منظور قانونگذار آخرین حقوق و فوقالعادههای دریافتی که ملاک کسور بازنشستگی قرار گرفته میباشد، نه حقوق و مزایایی که مشمول کسر حق بیمه نبوده و سازمان نیز در طول خدمت حقبیمهای بابت آن از کارکنان خود کسر ننموده است. بنابراین محاسبه میزان پاداش سنوات به حقوق و مزایایی که بر مبنای آن حق بیمه کسر گردیده نسبت مستقیم دارد. قابل ذکر است بند (ب) دستورالعمل معترضعنه نه تنها از ماده ۷ قانون یاد شده عدول نکرده، بلکه فراتر از آن از مزایای خارج از احکام کارکنان را در پرداخت سنوات خدمت برای آنان در نظر گرفته است. بنابراین بخشنامه معترضعنه وفق قانون و مقررات جاری سازمان تنظیم گردیده و هیچگونه مغایرتی با نصوص مواد قانون و مقررات جاری سازمان نداشته است و تقاضای رسیدگی و صدور حکم مبنی بر رد شکایت مطروحه مورد استدعاست. هیأت عمومی دیوان در تاریخ فوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان علیالبدل شعب دیوان تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رأی مینماید.
رأی هیأت عمومی
نظـر به اینکه مطابق مـاده ۶۷ آییننامه استـخدامی سازمان تأمین اجتماعی مصوب ۲۸/۱۲/۱۳۸۶، به مستخدمینی که بازنشسته، از کارافتاده کلی یا فوت میشوند، علاوه بر وجوه مرخصیهای استحقاقی استفاده نشده، به ازاء هر سال سابقه خدمت، معادل یـک ماه آخرین حقوق و فـوقالعادههای مشـمول کسر حق بیمه به عنوان پاداش پـایان خـدمت پـرداخت خواهد شـد و بخشـنامه شمـاره ۱۶۷۶۹۲ مـورخ ۱/۹/۱۳۸۷ معاون اداری مالی، سازمان تأمیـن اجتماعی که پرداخت پاداش پایان خدمت کارکنان سازمان را به میزان یک ماه آخرین حقوق، مزایا و فوقالعادههای مبتنی بر احکام کارگزینی تجویز کرده است، به لحاظ مقید نمودن چگونگی پرداخت پاداش پایان خدمت به اموری غیر از آنچه که در ماده ۶۷ آییننامه استخدامی سازمان تأمین اجتماعی مقرر داشته، خارج از حدود اختیارات مرجع تصویبکننده شناخته شد بنابراین به استناد بند یک ماده ۱۹ و ماده ۴۲ قانون دیوان عدالت اداری ابطال میگردد.
رئیس هیأت عمومی دیوان عدالت اداری ـ محمدجعفر منتظری
https://lawyernews.ir/?p=805